آه و دم

آه و دم

آه از دمی که این همه ساعت طول کشید
آه و دم

آه و دم

آه از دمی که این همه ساعت طول کشید

نمی خواستم ناراحتت کنم ، اما


نمی خواستم ناراحتت کنم،اما

انگار کردم!

با دوست داشتن ِ زیادم

با هِی ببینمت هایَ‌م 

با همیشه ببخش‌ها وُ 

همیشه، دلَم برایِ تو تنگ شُده‌هایَ‌م


نمی خواستم ناراحتت کنم،اما

انگار کردم!

وقتی که با شانه‌هایِ بالا گرفته از تو می‌گفتم

وقتی که نامِ تو را بلند می‌خواندم

وقتی که در همیشه،

هر جا

تو را به نام ِ کوچَکَ‌ت صدا می‌کردم


نمی خواستم ناراحتت کنم

اما انگار کردم!


وقتی که آن همه تو را

خواب دیدَم...

نمی‌خواستم 

اما...


افشین صالحی

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:10 ب.ظ http://painfulmemories.persianblog.ir/1392/2/

نمی خواستم ناراحتت کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد