آه و دم

آه و دم

آه از دمی که این همه ساعت طول کشید
آه و دم

آه و دم

آه از دمی که این همه ساعت طول کشید

دوستت دارم


روزی چند بار دوستت دارم!

یک‌بار وقتی که هوا بَرَم می‌دارد،

قدم می‌زنیم

وقتی که خوابم می آید

تو می آیی!


یک‌بار وقتی که باران ناز می‌کند

دلِ ناودان می‌شکند ...

می‌بارد

وقتی که شب شروع می‌شود

تمام می‌شود.


یک بار دیگر هم دوستت دارم!

باقیِ روز را

هنوز را.


افشین صالحی

نمی خواستم ناراحتت کنم ، اما


نمی خواستم ناراحتت کنم،اما

انگار کردم!

با دوست داشتن ِ زیادم

با هِی ببینمت هایَ‌م 

با همیشه ببخش‌ها وُ 

همیشه، دلَم برایِ تو تنگ شُده‌هایَ‌م


نمی خواستم ناراحتت کنم،اما

انگار کردم!

وقتی که با شانه‌هایِ بالا گرفته از تو می‌گفتم

وقتی که نامِ تو را بلند می‌خواندم

وقتی که در همیشه،

هر جا

تو را به نام ِ کوچَکَ‌ت صدا می‌کردم


نمی خواستم ناراحتت کنم

اما انگار کردم!


وقتی که آن همه تو را

خواب دیدَم...

نمی‌خواستم 

اما...


افشین صالحی