آه و دم

آه و دم

آه از دمی که این همه ساعت طول کشید
آه و دم

آه و دم

آه از دمی که این همه ساعت طول کشید

دوستت دارم


روزی چند بار دوستت دارم!

یک‌بار وقتی که هوا بَرَم می‌دارد،

قدم می‌زنیم

وقتی که خوابم می آید

تو می آیی!


یک‌بار وقتی که باران ناز می‌کند

دلِ ناودان می‌شکند ...

می‌بارد

وقتی که شب شروع می‌شود

تمام می‌شود.


یک بار دیگر هم دوستت دارم!

باقیِ روز را

هنوز را.


افشین صالحی

نظرات 1 + ارسال نظر
علی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:33 ب.ظ http://pelak1136.blogsky.com/

کوچک که بودم،
کشتی هایم که غرق می شد،
سریع برگی از دفتر مشقم می کندم و دوباره یکی عین آن را می ساختم.
حالا ولی،
روزهاست که کشتی هایم غرق شده و تنها،
در حسرت آنم،
که چرا دیگر دفتر مشقی ندارم؟!!.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد